پذیرفتن محدودیت خود به عنوان طراح وب

حقیقت این است که شما فقط می‌توانید یک سری تکنولوژی‌ها را بشناسید. از این رو، شما مشتریانی دارید که باید به آنان خدمت کنید و زمان محدودی برای یادگیری دارید. بنابراین، مهارت‌هایی وجود خواهند داشت که شما در آن زمینه مهارت کمی دارید یا اصلا از آن چیزی نمی‌دانید.

پذیرش این مسأله یکی از سخت‌ترین موارد برای بسیاری از ما است. اگر به اطراف خود نگاهی بیاندازید، با پیام‌هایی مواجه می‌شوید که بیانگر این است که شما باید جاوااسکریپت را به خوبی بلد باشید یا اینکه باید بتوانید سایت‌هایی را با CMS استاتیک به صورت کامل درست کنید. اگر اینگونه نباشد، ظاهرا در حرفه خود محکوم هستید.

هر یک از ما محدودیت‌های خاص خود را دارد. بنابراین، چگونه یاد بگیریم این موضوع را بپذیریم؟ چگونه می‌توانیم همچنان به عنوان طراح و توسعه‌دهنده وب پیشرفت کنیم؟

یک سناریوی رایج

اگر تا به حال در این شرایط بوده‌اید دست خود را بالا ببرید. شما در حال کار بر روی یک پروژه هستید و مشتری شما ویژگی جدیدی را درخواست می‌کند. این ویژگی به تکنولوژیی نیاز دارد که در آن مهارت لازم را ندارید، مثلا نوشتن برخی ویژگی‌های سفارشی PHP.

مطمئنا شما می‌توانید کمی کدنویسی را در برخی بخش‌ها انجام دهید، اما هرگز در این زمینه به طور کامل کدنویسی نکرده‌اید. شما کمی دو دل هستید که بله بگویید، اما شما موافقت می‌کنید تا این کار را انجام دهید.

شروع به ساخت ویژگی‌های ضروری می‌کنید و امیدوار هستید که بتوانید این تکنولوژی را یاد بگیرید. در حالی که مفاهیم پیچیده را پیش می‌برید، به سرعت متوجه می‌شوید که در برخی موانع گیر افتاده‌اید.

شما در حال صرف کردن وقت و منابع باارزش هستید تا بتوانید موارد خواسته شده را توسط آموزش‌ها و سایت‌های پشتیبانی در کنار هم قرار دهید. ضمنا مهلت شما در حال اتمام است، و این حس خوبی نیست.

یافتن یک رویکرد بهتر

این احتمال وجود دارد که سناریویی همانند این سناریو برای اکثر شما اتفاق افتاده باشد. در نگاه اول به نظر می‌رسد نداشتن مهارت خاصی (PHP در این مورد) مقصر است. اما این کل داستان نیست.

مطمئنا خوب خواهد بود اگر تسلط خوبی از زبان داشته باشیم. اما در داستان ساختگی ما، این جزء مجموعه مهارت‌های ما در این مقطع زمانی نیست. و با امتناع از پذیرش این واقعیت، ما خودمان (و مشتری‌مان) را در یک موقعیت سخت قرار می‌دهیم.

اگر طرفدار فیلم‌های ورزشی یا اکشن هستید، داستان روح شجاع را شنیده‌اید کسی که ضربه می‌خورد اما قوی‌تر می‌شود. به هر حال، طراحی وب هیچ یک از این موارد نیست. در حالی که ستارگان ورزشکار و قهرمانان اکشن می‌توانند هزینه‌های بی‌پایان برای جنگ خود صرف کنند، ما کارهای دیگری داریم که باید انجام دهیم.

بنابراین، در حالی که تلاش می‌کنید تا به راه خود از طریق این نوع پروژه پر و بال بدهید، تأثیر معکوسی خواهد داشت. در عوض، چند راهکار وجود دارد که شما می‌توانید انجام دهید که در طولانی مدت مؤثرتر خواهد بود:

واقعیت را برای مشتری خود توضیح دهید

وقتی صحبت از روابط با مشتری است، صداقت بهترین سیاست است. به همین دلیل، داشتن یک بحث صریح در مورد محدودیت‌های خود، هزینه‌ای برای شما ندارد. به علاوه، یک سطح واقعی از انتظار را با مشتری خود تعیین می‌کنید.

در بیشتر مواقع، مشتریان تمایل دارند تا آنچه را که شما می‌توانید و شاید نتوانید انجام دهید را بدانند.

ایجاد یک طرح

حال این بدان معنا نیست که آنچه را که مشتری می‌خواهد و نیاز دارد را دریافت نمی‌کند. این امر هنوز هم باید رخ دهد. بنابراین، در بحث شما، مهم است تا طرحی را برای انجام ویژگی‌های جدید و رسیدن به اهداف مشتری ایجاد کنید.

این طرح می‌تواند گرفتن مهلت بیشتر باشد. مزیت این کار این است که شما فرصت کافی برای عبور از موانع احتمالی را دارید. یا ممکن است نیاز به استخدام یک متخصص برای کمک به شما باشد (و بر این اساس مبلغ را بالا ببرید). این کار شما را از مسئولیت درک کردن همه چیز توسط خودتان رها می‌کند.

مسائل را از ابتدا تا انتها دنبال کنید

در مورد مشتری ما، مهم‌ترین قسمت این سناریو نتیجه نهایی است. بنابراین با پیگیری روند فوق،‌ ضمن اینکه از تجربه منفی خودداری می‌کنید، نیازهای مشتریان را برطرف می‌کنید.

در عوض، ما قدمی برداشته‌ایم تا محدودیت‌های خود را تصدیق کنیم و راهی را برای تسهیل نتیجه مثبت پیدا کرده‌ایم. حتی بهتر از آن، فقط به این دلیل که ما چیزی را کامل نمی‌دانیم دنیا به آخر نرسیده است. بسیار جالب است، نه؟

همه این موارد مربوط به دیدگاه است

صنعت طراحی وب و جامعه آن، غالبا به محدودیت‌ها به عنوان نوعی نقص گسترده نگاه می‌کند. اینگونه به نظر می‌رسد که چون ما نمی‌توانیم همه کارها را انجام دهیم، شاید شایسته موقعیت مناسبی نباشیم.

هم فریلنسرها و هم شرکت‌ها تمایل دارند تا این افسانه را با هر چیز امیدوارکننده‌ای زنده نگه دارند. در کل، این داستان که "ما می‌توانیم همه کارها را انجام دهیم" برای بازاریابی عالی است، اما واقعیت متفاوت است. پذیرش محدودیت‌ها، اولین قدم برای رهایی از معیارهای غیر ممکن است که به ما تحمیل شده است.