فرآیند طراحی یک چهارچوب سفت و سخت نیست که همیشه یکسان به نظر برسد. با تطبیق آن با نیازهای خاص پروژه، شما میتوانید به بهترین نتیجه برسید. طراح UX شخصی است که میتواند به شما در این زمینه کمک کند. قبل از شروع، ضروری است که چگونگی ترتیب همه کارها را برای دستیابی موثر به اهداف خود در نظر بگیرید.
برای ایجاد برنامهای که نه تنها فرضیات تجاری را برآورده میکند بلکه به نیازهای واقعی کاربران نیز پاسخ میدهد، کل فرآیند طراحی را طی کنید. این کار یک عملکرد غیر ضروری نیست.
هر مرحله باعث میشود شما در مورد بخش دیگری از محصول فکر کنید تا بتوانید یک برنامه پیچیده و مفید را بسازید. به لطف این عملکرد، شما همچنین میتوانید اطلاعات بیشتری درمورد نحوه درک کاربران از یک محصول جدید و چگونگی ساخت یک مدل تجاری مناسب دریافت کنید، که در آینده مستقیما به جذابیت و قابلیت استفاده برنامه منتقل میشود.
نقش طراح UX در فرآیند طراحی
طراح بودن در کل فرآیند ساخت محصول، نقشی نسبتا خاص است که در تقاطع کاربران، مشاغل، بازاریابی و برنامهنویسان قرار گرفته است.
به هیمن دلیل، کار طراحان این است که از ارتباط مناسب، پذیرش نسبت به دیگران، و درک نیازهای واقعی، ناامیدی یا انتظارات آنها اطمینان حاصل کنند. و در اینجا منظور ما نه تنها کاربران نهایی برنامه بلکه کلیه ذینفعان آن در طیف گستردهتری است.
هنگام کار بر روی برنامه، اغلب به راحتی میتوان ذینفعان و کاربران را فراموش کرد. بنابراین وجود شخصی که به این مسائل توجه کند خوب است تا به تیم یادآوری کند که آنها برنامه را برای اهداف خاص و گیرندگان مشخصی تولید میکنند.
طراحان UX باید در فرآیند طراحی در نقش یک ناظر باشند. این بدان معناست که آنها باید در هر مرحله از توسعه محصول شرکت کنند.
بازار محصولات دیجیتال هر ساله در حال تغییر است. تعداد زیادی از مشتریان باتجربه، توسعهدهندگان و اعضای تیم وجود دارند که از این واقعیت آگاه هستند و انتظار مشارکت طراح از لحظه ایجاد چشمانداز اولیه تا انتشار محصول به بازار را دارند، و سپس در چرخه حیات بعدی بر روی آن کار میکنند.
آنها میدانند برنامهای که خوب طراحی شده نه تنها متناسب با روندها، داشتن ظاهر خوب، و برآوردن انتظارات آنهاست، بلکه موردی است که مشتاقانه مورد استفاده کاربران قرار میگیرد.
رویکردی که در این مقاله ارائه میدهیم بدون شک برای پروژه شما ارزشمند خواهد بود.
جمعآوری اطلاعات
جمعآوری همه اطلاعات در مورد کاربران، نیازهای تجاری، و رقبا اولین و مهمترین مورد است. همچنین زمان آن رسیده که با دادههای آماری در رابطه با گروهی از مشتریان فعلی یا بالقوه آشنا شوید.
با این حال، هیچ چیز نمیتواند جایگزین عملکرد تستهایی شود که به شما کمک میکند تا مستقیما تعیین کنید که کاربر برنامه موبایل یا وب کیست.
همچنین زمان آن رسیده تا در مورد اهداف روشن و استراتژی محصول بدانید.
در این مرحله، طراح UX برای درک بهتر ایده و نیازهای تجاری کارگاههایی را برگزار میکند.
Product Vision Board ابزاری برای پشتیبانی از کار بر روی انتظارات تجاری در ابتدا است. این ابزار نه تنها به اتحاد دانش در کل تیم کمک میکند بلکه به بررسی اینکه آیا دیدگاه کسب و کار سازگار است یا اینکه آیا جنبهای نیاز به تجدید نظر دارد کمک میکند.
مرحله تحلیل
پس از مشخص کردن اینکه کاربر وبسایت یا برنامه کیست، زمان آن رسیده تا دریابیم که نیازهای آنها چیست، چه کمبودی دارند و چه چیزی برای آنها دشوار است. برای آسانتر کردن این کار میتوانید از چندین ابزار استفاده کنید.
نه تنها صاحب محصول و طراحی UX مسئولیت محصول را بر عهده دارند، بلکه تمام اعضای تیم باید در تجزیه و تحلیل شرکت کنند تا کاربران، اهداف برنامه و جهت آنها را بهتر بشناسند.
معماری اطلاعات
وقت آن است که در مورد نحوه ارتباط بین عملکردها در محصول فکر کنید. یک نقطه شروع خوب، دانش نحوه اجرای جریانهای کاربر میباشد تا بتواند به راحتی در کل برنامه حرکت کند و آنچه را که آنها نیاز دارند را پیدا کند.
هدف این است که برای هر شخص جریانها ایجاد شود تا آنها بتوانند نیازهای خود را به بهترین شکل ممکن برآورده سازند. همچنین موقعیت خوبی برای برگرداندن محتویات صفحات منحصربهفرد است، که از طریق آن به عنوان call-to-action (فراخوان به عمل) ایجاد خواهد شد، چه متونی باید نمایش داده شوند و در کجا و غیره. وقتی آنها به جای lorem ipsum با کلمات مناسب پر میشوند، طراح UX میتواند نماهای خوبی را بسیار سریعتر طراحی کند.
Wireframing
ایجاد wireframeها موردی است که با توجه به نیاز کاربران قرار گرفته است.
با کمک طراحیهای ساده رابط (بدون لایه بصری یا با طراحی مینیمالیستی آن)، کل برنامه طراحی شده است؛ نحوه کار آن، جایی که عناصر منحصربهفرد رابط چیده شدهاند، چگونگی ارتباط آنها با یکدیگر و اینکه چه تعاملاتی بین آنها رخ میدهد.
این نقشه برنامهای است که به شما امکان میدهد عملکرد آن را درک کنید، جریانهای کاربر را مشاهده کنید، و در درجه اول روی ویژگیهای روشن محصول تمرکز کنید. انجام چنین کارهایی در طراحی پایانی سخت است زیرا گرافیک توجه را منحرف میکند و آن را به جنبههای زیباییشناختی بیشتر هدایت میکند. به همین دلیل طراحان UX معمولا شروع به کار بر روی یک طرح با wireframes و نمونههای اولیه ساده میکنند.
تست کردن
این مرحله برای اعتبارسنجی راهحلها با کاربران در mockupهای تعاملی است. اینها طرحهای سادهای از صفحه نمایش است که توسط طراح UX ساخته شده است، بنابراین وقتی کلیک میکنید گمان میکنید که بین صفحات حرکت میکنید. چرا باید در این مرحله تست کنید؟ زیرا آنها نسبتا ارزان هستند و این فرصت را میدهد که سریعا تأیید کنید که آیا برنامه طراحیشده پاسخگوی نیاز کاربران خواهد بود یا خیر. علاوه بر این، ایجاد تغییر یا بهبود در wireframeها گران و نسبتا مختصر است.
اگر سایتی عالی میخواهید باید تست کنید. بعد از اینکه چند هفته با یک سایت کار کردید. میدانید تنها راه کشف اینکه آیا بخشهای مختلف واقعا کار میکند، تست آن است.
طراحی گرافیکی
بر اساس دادههای کاربر، mockupهای تستشده و موارد فراهمشده قبلی، نمایش بصری از همه نماها توسط طراحان UI ایجاد میشود. آنها علاوه بر ارزشهای زیباییشناختی، اهداف تجاری سایت، نیازهای کاربران و جریان کلی بین صفحات منحصربهفرد را نیز در نظر میگیرند.
لایه بصری باید به آنچه از نظر معماری اطلاعات مهم است، اهمیت بدهد. به همین دلیل همکاری بین طراح UX و طراح UI برای دستیابی به همه این اهداف بسیار مهم است.
اعتبارسنجی
مرحله بعدی قابلیت استفاده تست است، که میتواند دوباره با کمک طراح UX انجام شود. جمعآوری بازخورد قبل از پیادهسازی راهحل بسیار معنادار است زیرا هر گونه تغییر هنوز نسبت به مراحل بعدی نسبتا ارزان و سریعتر است.
همچنین تأکید کننده این است که مسیری که محصول به سمت آن سوق داده میشود، دارای ظاهر و حس برنامه خوب و مناسب است و احتمال موفقیت پس از اجرا نیز وجود دارد.
پیادهسازی
این زمانی برای پیادهسازی رابطهای تست شده و از قبل طراحی شده است. در طی این مرحله، همکاری بین طراح UX و برنامهنویس باید مبتنی بر ارتباطی عالی باشد.
این بخش فقط مربوط به انتقال فایلها در بین خودشان نیست، بلکه مهمتر از همه، در مورد گفتگوهای مداوم در مورد راهحلها، آنچه که ممکن است، و هر آنچه که باید پیادهسازی شود میباشد. فقط از این طریق میتوانیم محصولی را ارائه دهیم که با اهداف تجاری و نیازهای کاربران مطابقت داشته باشد.
بررسی بعد از پیادهسازی
این مرحله یک مرحله اجتنابناپذیر است. غالبا ارتباط بین اعضای منحصربهفرد تیم پروژه ممکن است باعث اختلاف بین پروژه و اجرای آن شود.
این آخرین لحظه برای گرفتن این اختلافات و اصلاح آنها است. طراح UX باید به طور مرتب بر بخشهای اجرا شده سیستم و برنامه نظارت داشته باشد تا بررسی کند که تمام اهداف به اندازه کافی حفظ شدهاند.
فراموش نکنید که محصول، بعد از پیادهسازی، زندگی خود را آغاز میکند، کاربران از آن استفاده میکنند و تجربه خود را با آن دارند. پیگیری و تحقیق همه این موارد ضروری است تا بتوانید مراحل بعدی عمر صفحه یا برنامه را بهبود دهید.
نتیجهگیری
همانطور که میبینید، طراح UX در هر مرحله مورد نیاز است. اینکه آیا شما میتوانید این شکل ایدهآل فرآیند را پیادهسازی کنید، به عوامل بسیاری از جمله تجربه شرکت یا مشتری، بودجه، مهلت انجام و غیره بستگی دارد.
با وجود همه اینها، دلسرد نشوید! این چارچوب چیزی است که ارزش اجرای آن در بیشتر پروژهها ممکن است. خوب است مسیری که میخواهید بروید را بشناسید، حتی اگر روند طراحی در حال حاضر بیعیب و کامل نیست و هنوز نیاز به تغییرات زیادی دارد تا مانند آنچه که باید به نظر برسد.
نظرات کاربران در رابطه با این دوره